6 دقیقه
افزایش استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی در آموزش: شمشیری دو لبه
با سرعت گرفتن ادغام هوش مصنوعی در کلاسهای درس سراسر جهان، نگرانیهای جدی در میان معلمان درباره تاثیرات آن بر کیفیت یادگیری دانشآموزان و حفظ صداقت علمی شکل گرفته است. براساس گزارشهای متعددی که توسط 404 مدیا گردآوری شده، راهکارهای مبتنی بر هوش مصنوعی مانند ChatGPT، گوگل بارد و مایکروسافت کوپایلوت هر روز بیش از پیش توسط دانشآموزان برای خودکارسازی تکالیف، مقالات و حتی مشارکت کلاسی مورد استفاده قرار میگیرد؛ امری که اغلب به قیمت کاهش رشد واقعی تواناییهای شناختی تمام میشود.
تغییرات در محیط کلاس با ظهور هوش مصنوعی مولد
اساتید دانشگاه مانند رابرت دبلیو. گل، رئیس پژوهشی حوزه حکمرانی دیجیتال اجتماعی در دانشگاه یورک کانادا، روندی نگرانکننده را مشاهده کردهاند. گل اشاره میکند که دانشگاهها غالباً با شرکتهای فناوری برای ترویج قابلیتهای جدید هوش مصنوعی همکاری میکنند؛ اقدامی که در برخی موارد با تلاش معلمان برای تقویت صداقت علمی و تربیت مهارتهای تفکر انتقادی در تضاد است. به گفته او، «ممکن است یک استاد دانشجویی را از استفاده از هوش مصنوعی منع کند، اما همان دانشجو ابزارهایی مانند کوپایلوت را در محیط نرمافزارهای دانشگاهی مشاهده کند.» گل تصریح میکند که هوش مصنوعی مولد در شکل فعلی خود، فرآیند یاددهی را تضعیف و مهارتهای بنیادینی را که دانشگاهها قصد پرورش آن را دارند، تهدید میکند.
افزایش وابستگی دانشآموزان؛ آمارهایی از محیط آموزش
این دغدغهها در میان معلمان دبیرستان و اساتید مقاطع تحصیلات تکمیلی نیز دیده میشود. یک معلم زبان انگلیسی در لسآنجلس تخمین میزند تا ۴۰ درصد تکالیف ارائهشده توسط دانشآموزان یا کاملاً توسط هوش مصنوعی ایجاد شده و یا به شدت توسط آن ویرایش شده است. حتی برخی دانشجویان مقطع ارشد که خود در حوزه «اخلاق هوش مصنوعی» تحصیل میکنند نیز به شدت به این ابزارها متکی هستند و این نشاندهنده عادی شدن رفتارهای وابسته به هوش مصنوعی حتی در میان افرادی است که قرار است رهبران گفتگوی اخلاقی آینده باشند.
در حوزه آموزش زبانهای خارجی پیامدها بهوضوح بیشتر احساس میشود. یک معلم زبان اسپانیایی در اوکلاهاما روایت میکند که بسیاری از دانشآموزان ممتاز او تکالیفی ارائه میدهند که خودشان هم از محتوای آن درک کافی ندارند و گاهی به شکل ناخواسته، پیامها یا خلاصههای ایجاد شده توسط چتبات را بدون ویرایش تحویل میدهند.
چتباتهای هوش مصنوعی در کلاسهای حضوری؛ انتقال تفکر به ماشینها؟
استفاده از چتباتهای هوش مصنوعی در کلاسهای آنلاین چالشهای جدیدی را به همراه داشته است. به گزارش یک معلم زبان انگلیسی در فیلادلفیا، دانشآموزان در بسیاری از جلسات زنده، از ابزارهایی مانند ChatGPT برای پاسخهای سریع استفاده میکنند اما نتیجه اغلب فاقد انسجام و فهم واقعی است. این مسئله نه تنها کیفیت تعاملات واقعی را پایین میآورد، بلکه زمانی که معلم سعی میکند از هوش مصنوعی جلوگیری کند، ممکن است به بیتوجهی کامل دانشآموزان منجر شود.
عملکرد تحصیلی و بار شناختی؛ یافتههای پژوهشی
پژوهشهای جدید نیز نگرانیهای معلمان را تایید میکند. مطالعات موسسات بزرگی چون مایکروسافت و دانشگاه کارنگی ملون، ارتباطی میان اتکای بیش از حد به پاسخهای تولید شده توسط هوش مصنوعی و کاهش تفکر انتقادی یا «بار شناختی» نشان دادهاند. حتی برخی مقالات علمی، استفاده مکرر از ChatGPT را با افت نمرات و حافظه در دانشآموزان مرتبط دانستهاند.
آیا همه دانشآموزان به یک اندازه متاثر میشوند؟
با این حال، همه معلمان نسبت به وقوع یک بحران تمامعیار اتفاقنظر ندارند. بن پریترچ، استاد آمار در دانشگاه ایالتی کلرادو تأکید میکند که هرچند مدلهای زبانی رایج هستند، اما همهگیر نشدهاند. او با انتقال تمرکز تکالیف از خانه به کلاس درس، بهبود قابل توجهی در توان نوشتاری دانشجویان مشاهده کرده و این موضوع روایت رایج درباره «مرگ هنر نوشتن» را به چالش میکشد.
در ضمن، برخی شدیدترین انتقادات معلمان ممکن است تغییرات فرهنگی موجود را نادیده بگیرد. شکایتها از بیانگیزگی یا تکراری بودن دانشآموزان، که گاهی به فناوریهای دیجیتال و هوش مصنوعی نسبت داده میشود، باید در بستر روندهای اجتماعی گستردهتر تحلیل شود و نه فقط به عنوان ضعف نسل جوان امروزی.
امکانات ابزارهای هوش مصنوعی برای دانشآموزان
دستیارهای هوشمند نویسندگی و پلتفرمهای آموزشی مبتنی بر هوش مصنوعی، طیف گستردهای از قابلیتها را برای دانشآموزان فراهم میکنند؛ از جمله تصحیح لحظهای گرامر، ساختاربندی مقالات، خلاصهسازی آنی متون و ترجمه زبانها. ادغام این ابزارها با نرمافزارهای ابری مانند مایکروسافت کوپایلوت و Google AI نقاط اصطکاک در مسیر یادگیری و پژوهش را هدف قرار میدهد. برای معلمان نیز، این فناوریها — در صورت استفاده صحیح — میتواند به بازخورددهی سریعتر، تولید آزمون و شناسایی ضعفهای یادگیری کمک کند.
مقایسه یادگیری سنتی با آموزش مبتنی بر هوش مصنوعی
آموزش سنتی بر پرورش فکر، اصالت و یادگیری عمیق تاکید دارد، در حالی که یادگیری با کمک هوش مصنوعی، عمق را فدای سهولت میکند. وسوسه اتکای دانشآموزان به پاسخهای آماده سبب کاهش درگیری واقعی با مطالب، ضعیف شدن حافظه بلندمدت و شکلگیری اثر «گوگل» — یعنی سپردن حافظه و استدلال به پلتفرمهای دیجیتال — خواهد شد.
در عین حال، استفاده مسئولانه از هوش مصنوعی میتواند فرصتهای برابر برای دانشآموزان دارای چالشهای یادگیری یا دانشآموزان انگلیسیزبان دوم ایجاد کند و به ارائه منابع تطبیقی و راهنمایی موثر در مقیاس وسیع یاری رساند.
مزایا، کاربردها و نقش روزافزون هوش مصنوعی در آموزش
از تشخیص سرقت علمی گرفته تا مسیرهای یادگیری فردی، هوش مصنوعی نوآوری را در بازار فناوری آموزشی شتاب میبخشد. ابزارها به سوی پشتیبانی از یادگیری خلاقانه و مسئولانه حرکت میکنند تا صرف حفظ مطالب. رشد سریع ابزارهای هوش مصنوعی مولد در آموزش، علاوه بر جلب توجه بازار، نیاز به تدوین دستورالعملهای شفاف و شیوههای تدریسی نو را اجتنابناپذیر میکند.
برای معلمان آیندهنگر و شرکتهای فناوری، هدف کنار گذاشتن هوش مصنوعی نیست، بلکه آموزش استفاده آگاهانه و نقادانه از آن است – اینکه دانشآموزان بدانند چه زمانی، چگونه و چرا از این ابزارها بهره ببرند. رویکردی که میتواند هوش مصنوعی را از یک میانبر ساده به دستیار قدرتمند یادگیری مادامالعمر تبدیل کند.
چشمانداز آینده: جایگاه هوش مصنوعی در کلاس درس
در نهایت، هوش مصنوعی تهدیدی وجودی برای آموزش نیست بلکه نیرویی تعیینکننده در مسیر تحول آن است. همانطور که ناتان اشمیت، استاد دانشگاه و ویراستار، یادآور میشود، چالش اصلی خود فناوری نیست، بلکه «فرهنگ مصرف منفعلانه و بازتولید محتوا»ست که ریشه در تحولات دیجیتال دارد. مسئولیت اصلی متوجه نوآوران حوزه فناوری و مربیان آموزشی است: ایجاد محیطهایی که فرآیند یادگیری را نه محصول نهایی آن را محور قرار دهند تا حس کنجکاوی واقعی را در عصری با حضور فراگیر هوش مصنوعی تقویت کنند.
در حالیکه نسل جدید با چشماندازی فناوریمحور روبهروست، یک نکته آشکار است: صرفاً ممنوعیت استفاده از هوش مصنوعی نمیتواند جایگزین راهبردهای آموزشی منعطف و موثر شود. آینده آموزش دیجیتال به ظرفیت ما برای ایجاد تعادل میان نوآوری و استحکام فکری بستگی خواهد داشت.
منبع: futurism

نظرات